توضیحات
چشمهایش
عاشقانهای پرشور و ممنوعه، با نگاهی عمیق به جامعهی ایران در دوران استبداد رضاشاه پهلوی؛ بزرگ علوی در رمان چشمهایش، تصویری هنرمندانه از زندگی نقاشی برجسته ملقب به استاد ماکان را ارائه میدهد که در تقابل با حکومت دیکتاتوری پهلوی اول قرار میگیرد. روایتی پرکشش از عشق، هنر و مبارزه که خواننده را با چالشهای اخلاقی و اجتماعی آن دوران درگیر میکند.
یکی از نقاط قوت رمان چشمهایش، شخصیتپردازی قوی آن است. با وجود آنکه استاد ماکان، شخصیت اصلی کتاب، در زمان روایت داستان زنده نیست، حضوری پررنگ و تأثیرگذار دارد. او نمادی از یک هنرمند متعهد و آزاده است که حاضر نیست هنرش را در خدمت قدرت قرار دهد. در بخشی از کتاب، یکی از بزرگان سلطنت از استاد ماکان درخواست میکند که پردهای را برای او خلق کند، اما استاد ماکان درخواست او را رد میکند و میگوید من نقاشیای را میکشم که به آن علاقه داشته باشم. او در این بخش بهوضوح مخالفت خود با دوران استبداد را بیان میکند. شخصیتهای دیگر کتاب مانند فرنگیس، آقارجب، و راوی داستان نیز، هر کدام ابعاد مختلفی از جامعهی آن زمان را نمایندگی میکنند.
بزرگ علوی در کتاب چشمهایش به مسائلی میپردازد که هنوز هم در جامعهی ما مطرح هستند. او دربارهی نقش هنرمند در جامعه و الگوپذیری از او، رابطهی هنر و سیاست، مسئولیت روشنفکران در برابر استبداد و مسائلی از این دست سخن میگوید. طرح این مباحث سبب میشود که رمان، با وجود آنکه بیش از هفت دهه از نخستین نوبت انتشارش میگذرد، همچنان تازه و خواندنی باقی بماند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.